هرمین من
دوستت دارم
اگر ققنوست به سلامت از آتش برخاسته فقط به عشق تو بوده
کوچ میکنیم به خانه جدید
جایی که مثل قلبم فقط مال توئه
«هیربد»
دوستات دارم ای نازکدل مهربونم
و همیشه یادم میره
مواظب قلب بلورینی باشم
که با یه آه کوچولو
جرینگی میشکنه
اگر تمام واژههایی را که بلدم بهکار گیرم
باز هم نمیتوانم بگویم
چقدر تولدت مبارک!
به اندازهی تمام برگهای پاییزی
دوستات دارم
یک روز
یک ساعت
یک لحظه
کیبوردم بند آمده!
به انتظار فردا میمانم
با هزاران کاری که نکردهام
در یک خانهی عاریهای
که نشان از عشق دیگری دارد
تنها میتوان
دل به دوستیهای بیشائبه خوش کرد
زیر آوار گذشتههایی که از آن من نیست
نفسام تنگ میشود
اما ترسی نیست
تا طلوع «سه»تاره
فقط سه روز مانده
دو ساعت و نیم
تا بوسهی صفر
هیچ
تنها دوستات دارم
پنج
پنجه
پنجره
پنجاب
اینها واژه
اینها همه بهانهاند
تا گفته باشم
دستهایت
آشیانهی مناند
مثل شمع
آب میشوم
اما نه از آتش
بلکه از داغی گونههایم
وقتی مهربانی تو
به اوج میرسد
از اینجا
تا جایی که تو نشستهای
تنها
هفت قدم فاصله است
سه و نیم قدم تو بردار
سه و نیم قدم من
تا در تلاقی راه
به بوسهات برسم
تو
لذت کشیدن More سبز
بعد از خوردن یک تکه After Eight!
ققنوس
میسوزد
تا برخیزد
من
برخاستهام
تا بسوزم
وقتی میروی
نگاهم در اولین پیچ راهپله جا میماند
ده پله بشمار
من در کنار توام
نه
نه
نه
نه
هزار کار هم که داشته باشم
یادم نمیرود یازده بار نرمهی گوشت را ببوسم
و عاشقانه زمزمه کنم:
آری
آری
آری
آری
«تو همان که دل میطلبد آنی»!
شهر کتاب نیاوران خوب است
پاککن و خطکش و ماژیک Faber-Castell خوب است
لازانیا خوب است
در کنار تو نشستن و موسیقی درپیت گوش کردن خوب است
میدانی؟
اصولا همه چیز و همه کس در کنار تو خوب و زیباست
والسّلام!
از من تا تو
فقط یک کلیک فاصله است
با بوسهای
مرا به خود add کن
«دیشب» خوب بود
«دیشب» شب smirnoff و ژامبون و چیپس و ماست بود
و شب «پرنس»
و شبی که یک گربه را به بهشت رساند
(ای «دیشب» فرصتطلب!)
«دیشب» را پانزده تا دوست دارم
به خاطر واژههای نامفهوم شبانهات
و اندوه مهربان تو
که اشک نشده به آغوش خواب غلطید
دلم برایت لوس میشود شانزده بار!
نفسهایت را میشمارم:
یک
دو
سه
...
پانزده
شانزده
هفده
...
مرا در آغوش نیمهشبات راه میدهی؟
یا آن که هفده بار
بر تختخوابِ ستاره شبیخون بزنم؟
«Starry Night»
دلستر مشکی
سفال لاجورد
لپتاپ مشکی
مارلبروی لایت
پیراهن مشکی
پاییز
بوسه
هیجده
...
هی!
«آسمان پر ستاره»ی من تویی، میدانی؟
نوزده لواشک خوشمزه
نوزده ملچ ملوچ
نوزده «وای چه ترشه!»
نوزده لبخند مهربان تو
فقط نوزده تا ...