خواب که بودی پانزده بار لبانت را بوسیدم

«دیشب» خوب بود 
«دیشب» شب smirnoff و ژامبون و چیپس و ماست بود 
و شب «پرنس» 
و شبی که یک گربه را به بهشت رساند 
(ای «دیشب» فرصت‌طلب!)

«دیشب» را پانزده تا دوست دارم 
به خاطر واژه‌های نامفهوم شبانه‌ات 
و اندوه مهربان تو 
که اشک نشده به آغوش خواب غلطید

نظرات 3 + ارسال نظر
هیربد 1387/07/12 ساعت 19:18

یه ققنوس جنایتکار بخاطر همه اذیتهاش ازت معذرت میخواد.
دوستت داره خیلی زیاد، حتی بیشتر از پانزده‌تا

هرمین 1387/07/13 ساعت 00:53

ققنوس جنایتکار نمی‌شه که!
یه ریزه مستی و یه کمی بدشانسی و داشتن یه جوجه‌ی دل‌نازک، دست به دست هم می‌ده تا ...
یعنی شونزده تا؟!

هیربد 1387/07/13 ساعت 01:06

شونزده صد میلیارد هزار بیلیون زیاد تا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد