خواب که بودی پانزده بار لبانت را بوسیدم

«دیشب» خوب بود 
«دیشب» شب smirnoff و ژامبون و چیپس و ماست بود 
و شب «پرنس» 
و شبی که یک گربه را به بهشت رساند 
(ای «دیشب» فرصت‌طلب!)

«دیشب» را پانزده تا دوست دارم 
به خاطر واژه‌های نامفهوم شبانه‌ات 
و اندوه مهربان تو 
که اشک نشده به آغوش خواب غلطید