نفسهایت را میشمارم: یکدوسه... پانزدهشانزدههفده...مرا در آغوش نیمهشبات راه میدهی؟یا آن که هفده بار بر تختخوابِ ستاره شبیخون بزنم؟
سلااااااااااااام اول آیا؟؟؟این مطلبتون یکم کمی نقطه تاریک داشتااااااااا ولی خب قشنگ بودفعلا
سلامنقطهی تاریک؟!«هرمین»
نفسهای منو نشمارنفسهای خودتو بشمارنفسهام به نفسهات بسته است
کاش همیشه حرفاتون اینقدر قشنگ برای هم بمونن!
چه عشق نازی ی ی ی کاش همه طعم این همه عاشقی رو بچشنقدر همو بدونید
سلااااااااااااام اول آیا؟؟؟
این مطلبتون یکم کمی نقطه تاریک داشتااااااااا ولی خب قشنگ بود
فعلا
سلام
نقطهی تاریک؟!
«هرمین»
نفسهای منو نشمار
نفسهای خودتو بشمار
نفسهام به نفسهات بسته است
کاش همیشه حرفاتون اینقدر قشنگ برای هم بمونن!
چه عشق نازی ی ی ی
کاش همه طعم این همه عاشقی رو بچشن
قدر همو بدونید